کمی صادقانه تر

یادداشت های سید محمد مهدی حسینی پارسا

نقض حکم، بارقه ی امید...

یکشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۰ 15:40
فردا روز خبرنگار است،  و خبرنگار تنها نگارنده ی خبر نیست!  خبرنگار حتا عکس هم می گیرد! حتا تصویر بردار هم هست، خبرنگار گاهی مسئول SNG است! گاهی راننده است، گاهی تدارکات چی، گاهی تدوین گر و گاهی مسئول فنی و نودال و چه و چه و چه...
خدا پدر شهید صارمی را بیامرزد که با شهادتش حداقل نامی از این اهالی خطر را در تقویم ثبت کرد!  حالا بماند که خبرنگار تنها نگارنده ی خبر نیست، خبرنگار همان اصحاب رسانه ای است که رهبری انقلاب بر این اهالی خطر نام نهادند...

امروز خبری به گوشم رسید با مضمون نقض حکم قطعی پرونده ی پرواز سی 130، همان پروازی که به پرواز همیشگی 104  صحابه ی رسانه انجامید و این بارقه ای بود از امید برای منی که نسبتم با شهدای سی 130 تنها به اندکی رفاقت ختم می شود، و یک دنیاست از امید برای کسانی که همسرانشان، فرزندانشان، برادرانشان، پدرانشان را در لحظه ای از این واقعه ی دردناک برای همیشه از دست دادند و دریغ از حتا یک عذرخواهی کوچک!

برای ما این نقض حکم دلیلی ندارد الا آنکه حکم صادره بی نقص نبوده است و این یعنی اسباب یک عمر دلمردگی برای دختر بچه ای که هنگام مرگ پدرش تنها 2 سال و 6 ماهش بود است و حالا دیگر 8 ساله است و فرقش با هشت ساله های دیگر این است که یتیم است و حتا با دیگر کودکان یتیم هم فرق دارد! فرقی به اندازه ی بزرگی یک سوال، فرقی به اندازه ی یک عمر ابهام، کودکان هم ابهام را بخوبی می فهمند...

خاک سرد است اما نه برای کسی که احساس می کند جگرگوشه اش بی گناه و بی دلیل کشته شده!  گاهی حتا در این شرایط هم خاک سرد می شود اما نه برای کسی که به رغم داشتن احساس دلمردگی حاصل از مرگ بی دلیل و بی گناه جگرگوشه اش، مسببین حادثه ی منجر به مرگ عزیزش در مقابلش حتا سر به پائین هم نیانداخته اند...

خاک سرد نیست برای کودکی که از سه سالگی تا 9 سالگی بازی محبوب کودکانه اش پرواز هواپیما بوده است و پایان همیشگی آن بازی، سقوط...

بله، خاک همیشه سرد نیست...

حسینی پارسا
بیوگرافی
چرا دلم نكند تب؟
زمان زمان عجيبي ست!
نفس نمانده به كامم، هوا هواي غريبي ست!
چه رسم عاشقي است اين انتظار مجازي!
تعارفات زباني ، حسابهاي رياضي!
چرا دلم نزند لك؟ ، سايه ها كه دو رنگند!
عشقها که دروغين ، دشنه اند و تفنگند!
آدمان نه آدم ، دوستان نه تب دار!
مشق هاي نه مشتاق ، قلب ها همه بيمار
چرا دلم نكند تب؟
زمانه خانه ي جنگ است
ماندنم ننگ است
نشان ، نشانه ي گندم
بيا دلم تنگ است...
بيا دلم تنگ است...

پارسا، 18 فروردین 87
کدهای وبلاگ

پیشنهاد من برای میزبانی جوملا: