بیمه ی ایران در اقدامی بواقع تبلیغاتی و درست بعد از گذشت کمتر از یک روز از سقوط بوئینگ ۷۲۷ ایران ایر، اعلام کرد که ظرف مدت ۲۴ ساعت دیه ی ۴۵۰ میلیون ریالی کشته شدگان سانحه ی مذکور را پرداخت می کند! و این چه مفهومی دارد جز "کشک" بودن جان آدم ها؟
دیروز هنگامی که خبر ۲۰:۳۰ به یکباره سقوط هواپیمای ایران ایر را در نزدیکی ارومیه مخابره کرد، مو بر تنم سیخ شد! کابوسی دیگر به نام سقوط که به خوبی می دانم علاوه بر داغ فراق، چه رنجی را به بازماندگان و جامعه تحمیل می کند...
همه ی رنج یک طرف و سادگی برخورد رسانه ها و مسئولین یک طرف دیگر! براحتی، کمتر از ۱۵ ساعت از زمان رخداد سانحه یک شرکت تجاری از فاجعه ی پیش آمده نهایت بهره را برده و سرعت عمل خود را در پرداخت بیمه به رخ جامعه می کشاند! گویی که عده ای به خاطر دریافت دیه عزیزانشان را به هواپیمایی ایران ایر سپرده اند! و دردناک تر از همه، دلیلی است که وزیر راه ارائه می کند! " وضعیت بد جوی و دید کم خلبان! " ای داد بیداد... ای داد بیداد!
قصد نقد چون و چرای این فاجعه را ندارم چرا که دیگر دهانمان مو درآورده! و صرفا جهت اطلاع مسئولین عزیز ایران ایر و وزیر راه و بیمه ی ایران عرض می کنم که در کنوانسیون ورشو که ایران نیز عضو آن است به واسطه ی ضرورت کاهش حوادث هوایی که عموما جبران ناپذیر هستند، قانونی وجود دارد که در سراسر دنیا مسئولیت خسارت به بار آمده ی مالی و جانی را متوجه ی مقصر حادثه دانسته و وی را بدون قید و شرط به پرداخت ۱.۵۰۰.۰۰۰ فرانک به ازای هر قربانی محکوم می کند ، حال آنکه با احتساب هر فرانک ۱۰.۰۰۰ ریال رقم واقعی خسارت جانی چیزی در حدود ۱۵.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰ ریال خواهد بود نه ۴۵۰.۰۰۰.۰۰۰ ریالی که بیمه ی ایران وعده ی پرداخت آن را داده است...
بد نبود آقایان مسئول، کمی مودبانه تر رفتار کرده و ضمن ادای احترام به کشته شدگان و بازماندگان، پرهیز از رفتارهای تبلیغاتی و رعایت اصول و اخلاق انسانی را سرلوحه ی کار خود قرار می دادند! نباید فراموش کرد: چرخ گردون دوار است و دایره ی در گردش، هرزگاهی به تکرار خواهد رسید و چه بسا ممکن است قربانی سقوط بعدی! من و شمای مسئول باشیم...
پ ن:
ابراز همدردی من با بازماندگان این حوادث تلخ، پنهان نیست.
قبول دارم که در این یاد داشت مقدمه ای نچیدم و البته علتش را در متن یاد داشت عرض کردم...
اما نباید فراموش کرد که تکرر چنین حوادث تلخی ، رفته رفته ضرباتی جبران ناپذیر به اذهان اجتماع وارد می کند و پس از مدتی این ساده انگاری ها که در مسئولین کشور لانه کرده به اجتماع هم منتقل می شود و آنوقت است که سقوط هواپیما نیز مثال تصادت خودرو! انگاشته میشود...
چیستی کنوانسیون ورشو و قوانینش بر پایه ی یکسان سازی قوانین هوایی در سطح دنیا است، بر پایه ی هدف کاهش چنین سوانح است که عموما بواسطه ی خطای انسانی و سیستمی و فرسودگی ناوگان هوایی صورت می گیرد...
نباید فراموش کرد که یک شرکت هوایی وقتی برای جبران خسارت (به لحاظ قانون) چند صد میلیاد بپردازد آنوقت است که می شود گفت که پاسخگو بوده نه اینکه با پرداخت حق بیمه ای ناچیز سر و ته یک کشتار را آن هم پیش از وقوع سانحه به هم بیاورد...
پر واضح است حتا اگر خسارت بر مبنای کنوانسون ورشو پرداخت شود، درصد کمی از اولیای دم خوش خوشانشان می شود و قطعا درصد قابل توجهی از آنان رقم دریافتی را صرف تلاش های خیرانه و در راستای آمرزش عزیز رفته اشان می کنند اما اجرای دقیق چنین قانونی بواقع تاثیری شگرف در کاهش سوانح هوایی، آن هم در کشوری همچون کشور ما خواهد داشت...
به نظرم می رسد نباید با رفتارهای احساسی مانع حرکتی شد که در صورت موفقیت می تواند اهرمی جدی مقابل بروز سوانح دردناک هوایی شود...
بنده به خاطر اینکه شاید با اشاره به این قانون موجبات دردمندی بازماندگان این سانحه را فراهم کردم، پوزش می طلبم اما در نهایت همچنان برای اجرای کنوانسیون مذکور در کشورم ایران، از طرق مختلف می کوشم.
حرف دیگری نیست جز ابراز همدردی با بازماندگان این حادثه ی تلخ که بواسطه ی همراهی ام با خانواده های شهدای پرواز سی ۱۳۰ ، به خوبی احوالشان را درک می کنم.
لطف و رحمت پروردگار، شامل حالشان شود، ان شا الله...