کمی صادقانه تر

یادداشت های سید محمد مهدی حسینی پارسا

دوباره روز خبرنگار گذشت!

یکشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۹ 0:45

 مدتی پیش به همراه مریم رفته بودم بهشت... پنجشنبه بود و نزدیکای گرگ و میشی هوا، کسی نبود سر مزار بچه های سی ۱۳۰، بی اختیار شروع کردم به عکاسی...

دیشب (شب شنبه) محسن همتی زنگ زد، قرار شد یاد داشتی رو در باب بچه های سی۱۳۰ ویراستاری کنم، قرار بود روز خبرنگار، دختر شهید ساجدی در حضور رئیس جمهور بخوندش، تا ساعتای ۲ صبح طول کشید، زنگ زدم و خوندم واسش و محسن هم همزمان تایپ کرد، نمی دونم یاد داشت خونده شد یا نه، اما حسنش این بود که دوباره بار یاد بچه هایی کردم که نمی دونم چرا همیشه باهاشون حس نزدیکی عجیبی داشتم...

 

ممکن است خوانش عکس ها از روی سرور کمی طول بکشد، از تحمل شما ممنونم

 

حسینی پارسا
بیوگرافی
چرا دلم نكند تب؟
زمان زمان عجيبي ست!
نفس نمانده به كامم، هوا هواي غريبي ست!
چه رسم عاشقي است اين انتظار مجازي!
تعارفات زباني ، حسابهاي رياضي!
چرا دلم نزند لك؟ ، سايه ها كه دو رنگند!
عشقها که دروغين ، دشنه اند و تفنگند!
آدمان نه آدم ، دوستان نه تب دار!
مشق هاي نه مشتاق ، قلب ها همه بيمار
چرا دلم نكند تب؟
زمانه خانه ي جنگ است
ماندنم ننگ است
نشان ، نشانه ي گندم
بيا دلم تنگ است...
بيا دلم تنگ است...

پارسا، 18 فروردین 87
کدهای وبلاگ

پیشنهاد من برای میزبانی جوملا: