مدتی پیش به همراه مریم رفته بودم بهشت... پنجشنبه بود و نزدیکای گرگ و میشی هوا، کسی نبود سر مزار بچه های سی ۱۳۰، بی اختیار شروع کردم به عکاسی...
دیشب (شب شنبه) محسن همتی زنگ زد، قرار شد یاد داشتی رو در باب بچه های سی۱۳۰ ویراستاری کنم، قرار بود روز خبرنگار، دختر شهید ساجدی در حضور رئیس جمهور بخوندش، تا ساعتای ۲ صبح طول کشید، زنگ زدم و خوندم واسش و محسن هم همزمان تایپ کرد، نمی دونم یاد داشت خونده شد یا نه، اما حسنش این بود که دوباره بار یاد بچه هایی کردم که نمی دونم چرا همیشه باهاشون حس نزدیکی عجیبی داشتم...
ممکن است خوانش عکس ها از روی سرور کمی طول بکشد، از تحمل شما ممنونم