کمی صادقانه تر

یادداشت های سید محمد مهدی حسینی پارسا

من صید دام توام ، پس شکار کن!

سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۸۸ 13:11

ما را در این قرار بیا بی قرار کن!

این کشتی شکسته ی ما را مهار کن!

چندی است درحریمِ حُرم حرم بس نشسته ام

جانا بیا وخودی آشکار کن!

مأنوس آن دمم که دمادم کنارمی

من صید دام توام ، پس شکار کن

عمری است سرِ قرار، غریبانه مانده ام

گاهی بیا کنار ضعیفان ، فرار کن!

جانم حریمِ حسِ حرم حس کودکی است

این سنک و شیشه است بیا راه کار کن!

نقشی در این دیار ندارم بدون تو

لختی بیا و قرارم  قرار کن...

پارسا/ ۲۲/۱۰/۸۸ - تهران - ساعت


 

 

صدا:

لطفن پس از کلیک بر روی علامت پخش مدتی صبر کنید تا فایل صوتی لود و اجرا شود ، این فرایند بسته به سرعت اینترنت شما ممکن است ۶۰ ثانیه یا بیشتر طول بکشد.

 

حسینی پارسا
بیوگرافی
چرا دلم نكند تب؟
زمان زمان عجيبي ست!
نفس نمانده به كامم، هوا هواي غريبي ست!
چه رسم عاشقي است اين انتظار مجازي!
تعارفات زباني ، حسابهاي رياضي!
چرا دلم نزند لك؟ ، سايه ها كه دو رنگند!
عشقها که دروغين ، دشنه اند و تفنگند!
آدمان نه آدم ، دوستان نه تب دار!
مشق هاي نه مشتاق ، قلب ها همه بيمار
چرا دلم نكند تب؟
زمانه خانه ي جنگ است
ماندنم ننگ است
نشان ، نشانه ي گندم
بيا دلم تنگ است...
بيا دلم تنگ است...

پارسا، 18 فروردین 87
کدهای وبلاگ

پیشنهاد من برای میزبانی جوملا: