کمی صادقانه تر

یادداشت های سید محمد مهدی حسینی پارسا

دشنه هاست که تیز شده است!

شنبه ۱۸ مهر ۱۳۸۸ 1:29

هوای دل ، ز بوی خون ، کمی غلیظ شده است!

دلم ، به ترمه و باران قسم  ، که لیز شده است!

قسم به طره ی مشکل گشای تو ای دوست...

بیا که فکر و امانم ، بسی ، مریض شده است!

مرا به جان امانت  ، همان طلایی باد

از این دیار ببر ، دشنه هاست که تیز شده است!

میان کوچه و اهلش ، دگر مروت نیست

بیا ز جانب گندم ، که شر عزیز شده است...

 

*۱-  اشاره به گندم ، امانتی که نزد حضرت  آدم بود

*۲ - اشاره به رقص گندمزار میان باد

حسینی پارسا
بیوگرافی
چرا دلم نكند تب؟
زمان زمان عجيبي ست!
نفس نمانده به كامم، هوا هواي غريبي ست!
چه رسم عاشقي است اين انتظار مجازي!
تعارفات زباني ، حسابهاي رياضي!
چرا دلم نزند لك؟ ، سايه ها كه دو رنگند!
عشقها که دروغين ، دشنه اند و تفنگند!
آدمان نه آدم ، دوستان نه تب دار!
مشق هاي نه مشتاق ، قلب ها همه بيمار
چرا دلم نكند تب؟
زمانه خانه ي جنگ است
ماندنم ننگ است
نشان ، نشانه ي گندم
بيا دلم تنگ است...
بيا دلم تنگ است...

پارسا، 18 فروردین 87
کدهای وبلاگ

پیشنهاد من برای میزبانی جوملا: