کمی صادقانه تر

یادداشت های سید محمد مهدی حسینی پارسا

یاد

دوشنبه ۳۱ تیر ۱۳۸۷ 11:17
هی که مردان را یکی درمان دهم!
بي شكيبان را شكيبي آن دهم!

نقش ها را هیچ نقشی یاد نیست
آشیان را آتشی بر باد نیست!

آنچه می ماند به ماندن ، ماندن است
نقش هاي ديگران را خواندن است!

شكوه ازجريان جاري كودني ست
آب و آتش كي رفيقي ماندني ست؟

گوش كن آتش مزن بر آل خود
دور كن ابليس از اميال خود

ماه را مستي نمودن عار بود!
پاي در كفش نحيفان كار بود؟

يك نظر از آن هزاران مرد باش
گر قلندر نيستي شبگرد باش

نان به نرخ روز خوردن نكبت است
آن حرامي و حلالي حكمت است!

مشق كن نيكي كه در جام جهان
ياد تو ماند چو مردي مهربان

 

تاريخ الإنشاء ‏2008‏/07‏/21‏ 09:23:00 ب.ظ

حسینی پارسا
بیوگرافی
چرا دلم نكند تب؟
زمان زمان عجيبي ست!
نفس نمانده به كامم، هوا هواي غريبي ست!
چه رسم عاشقي است اين انتظار مجازي!
تعارفات زباني ، حسابهاي رياضي!
چرا دلم نزند لك؟ ، سايه ها كه دو رنگند!
عشقها که دروغين ، دشنه اند و تفنگند!
آدمان نه آدم ، دوستان نه تب دار!
مشق هاي نه مشتاق ، قلب ها همه بيمار
چرا دلم نكند تب؟
زمانه خانه ي جنگ است
ماندنم ننگ است
نشان ، نشانه ي گندم
بيا دلم تنگ است...
بيا دلم تنگ است...

پارسا، 18 فروردین 87
کدهای وبلاگ

پیشنهاد من برای میزبانی جوملا: