کمی صادقانه تر

یادداشت های سید محمد مهدی حسینی پارسا

نوجوانی ایرانی!

چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۷ 4:17

به قول امید!

عشق هاي معصوم ، بي كار و بي انگيزه اند....

این کار کجا و آن کجا؟!  اخیرا" کمی بیش از پیش کم لطفی ها به نوجوان ، آزارم می دهد! نکن برادر این نوجوان ما ، به خودی خود ، حالش خوب نیست! نکن برادر که واژه ی آزار ، واژه ی عجیبی است! مثل خون! ، که روی زمین نمی ماند! و نه این بار مثال بارهای پیش... و نه این بیرق سرخ ، از جنس سرخی گونه هاست! باید کمی به خود بیائی تا به خود نیاورندت!  خیلی نباید به این متل که خراب کردن آسان تر از ساختن است ، تکیه کرد!

نکن کاری که فردا ننگت آیه! جهان با این....

من نخواهم مرد!

التماس دعا

حسینی پارسا
بیوگرافی
چرا دلم نكند تب؟
زمان زمان عجيبي ست!
نفس نمانده به كامم، هوا هواي غريبي ست!
چه رسم عاشقي است اين انتظار مجازي!
تعارفات زباني ، حسابهاي رياضي!
چرا دلم نزند لك؟ ، سايه ها كه دو رنگند!
عشقها که دروغين ، دشنه اند و تفنگند!
آدمان نه آدم ، دوستان نه تب دار!
مشق هاي نه مشتاق ، قلب ها همه بيمار
چرا دلم نكند تب؟
زمانه خانه ي جنگ است
ماندنم ننگ است
نشان ، نشانه ي گندم
بيا دلم تنگ است...
بيا دلم تنگ است...

پارسا، 18 فروردین 87
کدهای وبلاگ

پیشنهاد من برای میزبانی جوملا: